•1836
 ⊹₊⭑ 🥥𝔄𝔩𝔬𝔥𝔬𝔪𝔬𝔯𝔞🐚⊹ ࣪ ˖

امروز امتحان اسناد² رو دادم و تصمیم گرفتم یکم به چشمام استراحت بدم؛ این چند روز از بس پی دی اف خوندم که چشام داره درمیاد -_- .

آسمون گرفته بود . بالاخره تصمیم گرفت بباره .

وقتی که صدای بارون و هیاهوی خیابون با هم ترکیب شدن ، بیخیال درس شدم و رفتم آشپزخونه؛ چای سبز دم کردم و یه ظرف پر از تخمه رو برداشتم رفتم پیش خانواده و مشغول صحبت شدیم .

تلویزیون خاموش بود و فقط صدای بارون و رعد و برق میومد .

*

برای فردا برنامه ریختم و الان دلم میخواد کتاب جدیدم رو شروع کنم .

خیلی وقته نرفتم کتابخونه! یه فرجه ی طولانی دارم شاید بینش برم و کارتمو تمدید کنم و کتاب بیارم خونه .

*

شام پاستا درست کردم .


#روز نوشت, وارش
+ نوشته شده در  سه شنبه چهارم خرداد ۱۴۰۰ساعت 20:50  توسط گیله دختر  |