گیله دختر ‎ . ݁⋆ ꫂ᭪ ݁ | آبان ۱۴۰۰
 ⊹₊⭑ 🥥𝔄𝔩𝔬𝔥𝔬𝔪𝔬𝔯𝔞🐚⊹ ࣪ ˖

خدا جون ببخش گاهی غر‌ میزنما! هیچی توی دلم نیست خودت میدونی🙄💚✨ .

یه شب کلافگیم به مو رسیده بود و به سید گفتم اگه این آخری هم سد راهم بشه ، دیگه پیگیر دانشگاه نمیشم ...

همون شب با‌ گله و آخرین ذره ی امید خوابیدم؛ نه صبح با یه تلفن فهمیدم کارم درست شده T_T .

″او″ همیشه میگه به مو میرسه ولی مو قطع نمیشه✨ .

با خوشحالی از جام بلند شدم و آماده ی کلاسم شدم .

میخواستم کیفم رو بذارم سرجاش ولی قبلش خالیش کردم که یه کاغذ اومد توی دستم . یادم اومد دیشب صاحب کافه بهم داده بودش : کسی که با عقابها همنشین شود، پرواز خواهد آموخت 💚 .

چسبوندمش جلوی میز کارم :) .


#لبخند نوشت
+ نوشته شده در  یکشنبه سی ام آبان ۱۴۰۰ساعت 18:59  توسط گیله دختر  | 

تایم کلاسای یکشنبه خیلی بده :( شکنجه س کاملاً 😑 .

کلی تلاش‌ کردم‌ بعد کلاس آخری بخوابم ( بوس به لپش زود تمومش کرد) ، ولی نشد که نشد! 

نیاز دارم چای تازه دم کنار دستم باشه و جزوه هام رو کامل کنم ...

( منتظر دم کشیدن چای 🐧 )


#غرغر نوشت
+ نوشته شده در  یکشنبه سی ام آبان ۱۴۰۰ساعت 18:51  توسط گیله دختر  | 

بخونیم و به یاد بسپاریم =» [فیشآر] .

🌿


#مود نوشت
+ نوشته شده در  یکشنبه سی ام آبان ۱۴۰۰ساعت 18:47  توسط گیله دختر  | 

بابت آدمای خوبی که توی زندگیتون دارید خدا رو شکر کنید ... خدا رو شکر کنید که عزیزانتون در کنارتون هستن ...

این خودش از نعمات برتره 💚✨ .


#لبخند نوشت
+ نوشته شده در  شنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۰ساعت 23:11  توسط گیله دختر  | 

فکرش هم نمیتونید بکنید ولی مطمئن باشید همین الان که نشستید و دارید یک زندگی عادی و معمولی رو میگذرونید، صد جفت چشم دارن میپان که زمین بخورید و ببینن تهش به کجا میرسید :)

دل سیاهشون رو سیاه تر میکنن و براتون بد میخوان ...

چیکار میشه کرد؟ دعا کنیم خدا رو پیدا کنن و دلشون پاک و صاف بشه و بیشتر از این آلوده نشن ...

+ نوشته شده در  شنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۰ساعت 23:9  توسط گیله دختر  | 

فاصله ی بین کلاسام رو یوگا کردم و چای سبزم آماده ست فقط مونده استاد بیاد سرکلاس🧐 .

جلسه ی قبلی رو هم نذاشته تا دانلود کنم🙄 .


#ایشه
+ نوشته شده در  شنبه بیست و نهم آبان ۱۴۰۰ساعت 16:57  توسط گیله دختر  | 

جمعه رو مو رنگ کنیم ، چیز‌ کیک با چای تازه دم بخوریم بعدش ببینیم خدا چی میخواد . 


#روز نوشت, لبخند نوشت
+ نوشته شده در  جمعه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۰ساعت 14:47  توسط گیله دختر  | 

امروز تا الان؟🧙🏻‍♀

انرژی بالا بود 🌞🥰 .

توی تخت با سرندیپیتی صحبت کردم و سر به سر ″او💕″ گذاشتم ؛ صدای روشن شدن گاز اومد ، فهمیدم مامان بیداره .

رفتم از دوستم برای خودم و بابا قهوه خریدم . چقدر کافه شون توی نور صبح قشنگ تره!

آفتاب پررنگ تر از همیشه بود ✨ .

*

دوستم قراره بیاد خونمون ، اینجا‌ صداش میکنم خانوم کاپ کیک🧁 .

شاید باهاش برم فروشگاه ... 

در همین حین بابام داره به مامانم کمک میکنه تا برای عصر شیرینی درست کنن .

*

جزوه ی فناوری در آموزش زبان جلوم بازه و تقریباً تکمیله ، فقط باید دوباره به کلاسم گوش‌ کنم .

دانشگاه؟ عالیه! همونیه که میخواستم 🤗 .

یه استاد داریم خیلی گوگولیه ! همیشه صدامون میزنه دانشجوهای عزیزم🥺 . 

*

✨Everything's best and I'm so blessed✨


#روز نوشت, خوشحال نوشت, لبخند نوشت
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۰ساعت 13:32  توسط گیله دختر  | 

امروز آغاز ماه کامله .

درخواست کنید تا مهربان اجابت کند💚 .

انرژی های خوب به سمتتون سرازیر باشه 💚 .

متاسفم ، منو ببخش ، سپاسگزارم ، دوستت دارم .


#یوگی
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و هفتم آبان ۱۴۰۰ساعت 13:13  توسط گیله دختر  | 

ولی امروز با چنگ و دندون هم شده باید برم یسری چیزا رو بخرم . 

باید امروز جزوه بنویسم حتما حتما حتما .


#سگه زندگی
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۰ساعت 12:29  توسط گیله دختر  | 

من خیلی کارا رو باید امروز انجامشون میدادم .

انجام دادم؟

نه! درد دارم‌، هنوز توی تختم .

لعنت بهت ماهانه ی بلاتکلیف زشتتتتتمسمزوشزوضژمضمزضیگمضبوپضبپض!!!!!


#ایشه, اخمو نوشت
+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و چهارم آبان ۱۴۰۰ساعت 12:28  توسط گیله دختر  | 

دیشب بارونی و کلاه قرمزم رو پوشیدم و رفتم قهوه خریدم (حال نداشتم درست کنم😐) ، سر راه پسرای کوچیکتر از خودم برام میخوندن : فرفری موی غزل ساز منی😐💔 .

bro! من دارم ارشد میخونم 🤣 !!

*

داشتم میرفتم مامان گفت برام کیک بخر👀 .

کنار قهوه، چیزکیک باقلوا خریدم و اومدم خونه .

*

مونی داشت بهم توضیح میداد با اسکایپ چطور کار کنم، ویدیو کال کرد و از همه چیز حرف زدیم الّا خود اسکایپ😂 .

*

قهوه رو تموم کردم و شروع کردم به درس خوندن و گوش کردن به کلاسی‌ که از دست داده بودم 🧙🏻‍♀ .


#روز نوشت, نیش باز نوشت, جینگیلی جینگیلی قناری
+ نوشته شده در  شنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۰ساعت 19:35  توسط گیله دختر  | 

کلاسام تموم شدن ، شام درست کردم و الان خسته ترینم😪 .

فردا هم کلاس دارم و اگع الان بخوابم قطعاً یکساعت دیگه بیدار میشم 👽 .

یا کتاب میخونم یا فیلم میبینم ... باید یجوری تایمم بگذره .


#درس نوشت, روز نوشت, سگه زندگی
+ نوشته شده در  شنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۰ساعت 19:27  توسط گیله دختر  | 

بعد از کلی انتظار اینکه پاییز برسه ، باکت هت خریدم ولی هنوز فرصت نشده استفادش کنم:( .

پ.ن:‌ همتونو خوندما :( :* .


#مود نوشت, meh
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیستم آبان ۱۴۰۰ساعت 20:16  توسط گیله دختر  | 

اول سال لیست اهداف درست کردم و چسبوندم کنار میز کارم .

البته درگیریام کم نبود و از تابستون تونستم برای تحققشون تلاش کنم .

جلوی چندتاشون تیک‌ خورده و امید دارم همشون تا آخر سال عملی میشن🤩🥳 .


#ذوق نوشت
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیستم آبان ۱۴۰۰ساعت 19:53  توسط گیله دختر  | 

هوا دوباره بهم ریخته و ما گیلکا میگیم توره هوا یا‌ همون آب و هوای دیوونه  ̄へ ̄ .

از صبح‌ داره میباره و اصلاً بند نمیاد . درست نخوابیدم از بس باد میکوبید به پنجره 🐧.


#وارش
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیستم آبان ۱۴۰۰ساعت 19:51  توسط گیله دختر  | 

الان که صفحه ی سفید رو دیدم یه نفس عمیق کشیدم ...

این ماه من اندازه ی یکسال خوشی دیدم ، سختی کشیدم ، ناامید شدم ، جنگیدم ، سرپا شدم ، بدست آوردم و دوباره سرمو‌ گرفتم بالا! 

خدا همه ی گره ها رو باز کرد و راه رو برام هموار ..‌‌.

یکشنبه شب از ذوق اولین کلاسایی که گذروندم، یکجا بند نمیشدم!

جو کلاسا بسیار سطح بالا و به مراتب سخت تر از‌ ۴سالی که تجربه کردم بود ولی چیزی بود که میخواستم !

دوستام‌ میپرسیدن و تعریف میکردم ...

همه چیز برامون خوب پیش میرفت که دوشنبه صبح، ری‌ری خبر فوت ناگهانی پدرش رو داد و کلا نفهمیدم دیگه چیشد و چطور گذشت ...

بالاخره تونستیم بریم پیشش و‌ دلم‌ یکم آروم گرفت ... این چند روز سرندیپیتی نمیتونست مرخصی بگیره و کلی بیقراری کشیدیم ... 

هنوز اثرات سردرد دیشب باهامه ... ولی فردا باید جدی درس بخونم و آماده باشم ...


#دانشگاه, درس نوشت, مود نوشت, ری‌ری
+ نوشته شده در  پنجشنبه بیستم آبان ۱۴۰۰ساعت 19:46  توسط گیله دختر  | 

و در‌ آخر خدایا شکرت💚✨ .

امروز اولین‌ کلاسام رو شروع کردم .

یکم‌ استرس دارم😄 .

موقع ثبت نام و‌ جور کردن مدارک خیلی سختی کشیدم .

امشب بعد از مدتها راحت میخوابم .

بازم‌ از تبریکاتتون ممنونم💚 .

پ.ن:‌ آدرس ایمیل نذارید نمیتونم ایمیل بفرستم .


#لبخند نوشت, آخیش
+ نوشته شده در  یکشنبه شانزدهم آبان ۱۴۰۰ساعت 19:30  توسط گیله دختر  | 

سلام .

بابت تبریکاتتون خیلی ممنونم💚 .

خیلی درگیرم و نمیدونم کی میتونم دوباره بیام .

شاید یک‌ ماه طول بکشه .

فعلا نیستم :( .

+ نوشته شده در  یکشنبه دوم آبان ۱۴۰۰ساعت 20:44  توسط گیله دختر  |