|
⊹₊⭑ 🥥𝔄𝔩𝔬𝔥𝔬𝔪𝔬𝔯𝔞🐚⊹ ࣪ ˖
|
برند ربیع عطر جیبی تولید کرده ...
کانسپت کارشون جالبه ...
اسم عطراشون کوروش و شهرزاد و حافظ و یاسمنه و ... هست . طرح روشون مینیاتوریه .
ولی با اولین بو کشیدن ، جیغ زدم و فرار کردم .
عطر حافظ طفلی ، بوی عطر tea rose دهه شصت میداد. یادتونه؟
حیف ... رایحه هاشون میتونست واقعاً خوب باشه .
من میدیدم که آرایشگرا تزریقات زیبایی انجام میدن 🤦🏼♀️ ... الان توی اینستاگرم دیدم که ملت میرن پیششون برای فیسلیفت و پیکرتراشی!!!
چند روز پیش بحثش بود، گفتم این خانوم هایی که میرن پیش غیرپزشک و کارای زیبایی انجام میدن ، وقتی پزشک درمانشون میکنه ، بازم موقعیتش پیش بیاد برمیگردن پیش آرایشگر تا براشون فیلر بزنن😂 . جای دلسوزی برای اینا نیست . چیزی که انقدر واضح هست رو نمیتونن ببینن و بفهمن ... بحث آیکیوئه ...
فیلم و عکساشون به حدی وحشتناکه که حس میکنم فشارم افتاده🤧 .
تازه! یکی از آرایشگرا زیر فیلم مثلا آموزشیش نوشته بود کپی پیگرد قانونی دارد🤣🤣🤣🤣 .
وای چند شب پیش رفته بودیم یه کافه که تازگی افتتاح شده؛
ما نشسته بودیم و صحبت میکردیم که دو تا دختر جوون اومدن داخل ، با صاحب کافه و باریستا انگار آشنا بودن .
بدون تعلل وایسادن با تمام گوشه و کنار و آیتم های کافه عکس گرفتن .
هیچیییی هم سفارش ندادن هیچیییی .
خود بچهای کافه هم مشخص بود معذب بودن .
به معنای واقعی از همه جای کافه آویزون شدن عکسشونو گرفتن ، کت و شالشونو برداشتن و خدافظی کردن رفتن😐🌚 .
توی بیو نوشتم که حیطه ی درسی/کاری من انگلیسی و فرانسه اس .
یه آشنا پیام داده عربی تدریس میکنی؟ ಠ_ʖಠ
من تا به حال دانشجوی زبان عربی از نزدیک ندیدم 😁 .
کلاً دانشکده هامون جداست !
دو تا کپشن عربی نوشتم فقط 😁🍄 .
عملکرد مغز یکی از ساکنین ساختمون کناری برام جالبه ...🌚
توی هوای وحشتناکی هستیم که هرروز باد شدید داریم و همین دیروز پریروز سقف و درخت کنده شد و هرچی گلدون بود ریخت کف خیابون .
و ایشون بعد از ده سال تصمیم گرفت توی همین هوا و باد شدید دو تا گلدون سبک بذاره بیرون، پشت پنجره🤡 .
باز یادم افتاد دوست دوران مدرسه ام رو بعد از سالها توی یه قرار دیدم .
بعد از احوال پرسی و صحبتای اول دیدار یهو برگشت بی مقدمه گفت عکس آقاییتو نشون بده😐 اومدم عکسشو ببینم😐 .
👍🏻 .
(آقاییت🤮)
هرچقدرم میگفتم نمیشه ول نمیکرد 😐 .
حالا کافه کنار محل کار آقایی بود🤣 .