|
⊹₊⭑ 🥥𝔄𝔩𝔬𝔥𝔬𝔪𝔬𝔯𝔞🐚⊹ ࣪ ˖
|
نتایج انتخاب رشته ی دکترا اومد،
پردیس دانشگاه تهران ،
آموزش زبان انگلیسی .
ولی هنوز تصمیم قطعی نگرفتم 🫠 .
خدایا شکرت💗 .
این تابستون میخواستم کلاس روسی بردارم ولی واقعاً فرصت نمیکنم🫠💔 . درگیر تغییرات توی خونهام 🦅 .
یه چنل آموزش روسی پیدا کردم و هرموقع فرصت کنم ازش ویدیو میبینم و نوت برمیدارم .
راضی بودم ، به اشتراک میذارم .
توی پست قبل یدونه گفتم من پیر این راهم، ولی منظورم این نبود که ۱۰ساله پشت کنکورم بعد با اعتماد به نفس بیام بگم من پیر این راهم 😺 .
جفت کنکورایی که دادم، رتبه های خوب و دانشگاه های خوب برام آوردن . الانم دارم برای دکترام میخونم . آزمون های دیگه ای هم با موفقیت دادم ولی اینجا به ندرت وارد جزییات زندگیم میشم .
بخاطر چی گفتم همه چیز دانشگاه نیست؟ چون با ۴سال فقط درس خوندن که هیچی دست آدمو نمیگیره، باید کنارش مهارت کسب کرد . چه توی رشتهاتون چه توی رشته های دیگه . وگرنه میشه مثل دانشجوی پزشکیای که هرگز بیمار و ییمارستان رو از نزدیک ندیده .
و اینکه کنکور که وسیله ی سنجش هوش و استعداد شما نیست .
در آخر امیدوارم بچه هایی که تلاش کردن ، نتیجه ی زحماتشونو ببینن و راضی باشن💌 .
اونایی که امروز کنکور دادین، امیدوارم نتیجه ی دلخواهتون رو بدست بیارین💌 ؛
اگه اونطوری که خواستین و نشد هم فدای سرتون .
دانشگاه همه چیز نیست . اینو پیرِ این مسیر داره بهتون میگه😁 .
امروز دانشگاه تعطیل بوده و یه عده جدی جدی دارن غر میزنن که ما هدف و برنامه ریزی داریم و برای تعطیلی خوشحال نمیشیم .
لامصب تو درستم تموم کنی فعلاً تا چند سال مدرکت دستت نمیاد که بخوای مهاجرت کنی ! 😂
حالا ما کارشناسی بودیم، دلیل بر تعطیلی نداشتیم ، خودمون تعطیل میکردیم😁🐣 .
هرچی بیشتر فکر میکنم میبینم چقدر حیطه ی زبانشناسی انگلیسی و مترجمی رو دوست دارم ... گول اسم دانشگاه دولتی رو خوردم و آموزش زبان زدم 🤦🏼♀️ ...
جوری شد که نه تنها بهش علاقهمند نشدم بلکه کلاهم بیوفته توی دانشگاه ، نمیرم برش دارم ... فرار میکنم فراااار 🏃🏼♀️.
پارسال نتونستم جلسه کنکور دکتری برم ولی امسال حتماً و قطعاً به هدف قبولی زبانشناسی و مترجمی میخونم .
رفتم بعد از سالها دفترچه ی انتخاب رشته ی زبان رو دیدم . ماشالا همه ی رشته ها بجز ادبیات انگلیسی با سوابق تحصیلیه 🌚 .
یه سری رشته ها نمیدونستم شناورن مثل مدیریت و مهندسی و اینا ...
امتحانام تموم شدن و توی حالت ناباوری باقی موندم😁 .
فقط میخوام امروز رو استراحت کنم و یکم Modern Family ببینم و کتاب بخونم .
یه نفر دیشبُ خوب نخوابید و ۷ صبح هم رسید دانشگاه که امتحان بده🫠 .
عادت ماهانه هم دم صبح اومد گفت شنیدم استرس داری! اومدم تنها نباشی🫠🫱🏻🫲🏻 .
ولی عوضش توی مسیر انقدر سرسبزی دیدم که ذهن و قلبم وا شد 🤌🏻💘 .
فکر کنم دو روز پیش نتایج ارشد اومده ...
به عنوان کسی که داره ارشدشو توی دانشگاه دولتی میخونه، یه نکته میتونم بگم چون نصیحت لغت بزرگیه ...
اینکه گول اسم یسری دانشگاه ها رو نخورید! پیرتون میکنن و اگه روحیه ی ضعیفی داشته باشید، به خودتون و تواناییتون شک میکنید چون برخلاف تلاشتون ممکنه بهتون نمره و امتیاز ندن .
خووووب تحقیق کنید . ببینید رشته اتون توی اون دانشکده ، اوضاعش چجوریاست .
من یکی اگه برمیگشتم عقب ، انتخاب بهتری میکردم و میرفتم دانشگاه سابقم و قطعاً دکترامو اینجا نمیخونم .
از ارشد برای من یه اعصاب داغون و یه معده ی مریض مونده 🌚 .
یه هفته هم نشده که امتحانا تموم شده!
چه خبره فوری کلاسا رو استارت میزنید 😒 .
حالا بهشون برمیخوره تعداد کمه 😒 .
درس هم میدن تازه !! 😒
ایشه !!!!!
باید از تجربیاتم درباره ی دانشگاه هایی که رفتم بنویسم😶 ...
قطعاً از دانشگاه دوره ی کارشناسیم راضی تر بودم و یکی از پشیمونیام اینه برای ارشد انتخابش نکردم و گول دانشگاه دولتی رو خوردم ...
دی ماه بگذره من یه نفس راحت میکشم! یعنی دقیقاً یک ماه دیگه !
پروژه هامو تحویل دادم، آخرین امتحانمم دادم و دیگه استرسی ندارم تاااااا خرداد .
یه کار درسی رو بصورت گروهی ضبط کردیم و میدونم توی تمام ویدیو صدای سرفه و فین فینای من هست🌚 .
نمیتونستم میکروفون رو میوت کنم چون هی باید صحبت میکردم و ریاکشن نشون میدادم🌚 .
همهی هم کلاسیام قراره ویدیو رو ببینن 🌚💔 .
حاضرم صدتا ورق پوستی برای پروفسور اسنیپ درباره ی خواص سنگ ماه و پودر بال پیکسی و جلبک های ته دریاچه ی هاگوارتز و جوهر ماهی مرکبش بنویسم ولی این ترم برای این استادا پیپر ننویسم🌚 .
این هوا زیادی برای درس و کلاس خوبه !
بله! دو روز گذشته کلاسام برگزار شدن (╥_╥) .
شنبه،دوشنبه،سه شنبه .
هفته ی دیگه = شروع کلاسام 🌚 .
اینم از سال آخر دوره ی ارشد ✨ .
دارم برمیگردم خونه ،
آخرین امتحانمو دادم ،
دختر یکسال از دو سال ارشدت خط خوردااا! ببین تا کجا اومدی 🥺 ... بهت افتخار میکنم💚 .
*
روح و جسمم واقعاً خسته س ولی نور نارنجی قلبمُ روشن کرده🧡✨🥂 .
حالا این برداشت صورت نگیره که همه چیز خیلی گل و بلبله و بدون سد و مانعی دارم گام در مسیر موفقیت برمیدارم😁 !!!
ارشد خوندنم از همون اول با استرس و گاهی وقتا سختی شروع شد ... با کلی استاد بدقلق دارم سرو کله میزنم ،نمره ای که حقم بود رو نگرفتم ... ترم دو کارا بیشتر شدن و استرسها هم بیشتر :)
دیگه این اواخر ترم جوری تحت فشار بودم که قلب درد داشتم و همه ی سرانگشتام پر از تاول های زیرپوستی شده بود (تاثیر استرس در بلند مدت) و روزایی بود که نمیتونستم حتی به دستام آب بزنم ... دو ماه توی خونه موندم و رنگ آفتاب ندیدم و شاید توی اون دو ماه یکی دو بار بخاطر روحیهام رفتم بیرون و زود برگشتم .
ولی گذشت ... گذروندم و بازم میگذرونم . من از همه ی مشکلاتم پرروتر و سرسخت ترم 😉 .
الان توی اسنپم دارم برمیگردم خونه🚕 ،
نیش بازمُ نمیتونم ببند 😁🥂 .
هردفعه که از جلسه میام بیرون به مامان، سید و ″او″ زنگ میزنم و میگم هرچهار صفحه a4 رو نوشتممممم و قطع میکنم😂🥺 .
لا لا لا! لا لا لا😁🥂 !
*
صبح هم خاله اومد دنبالم تا ببرتم دانشگاه ، الانم رفت مسافرت :( دلم تنگ میشه تا بیاد:( .
*
برید کنار خرخون دانشگاه گیلان اومد😎🌚🦸🏼♀!
امتحان و این چیزای زشت شروع شدن🤓 ...
بریم برای پورپوزال ها و مقالات دوست نداشتنی و امتحانات ناپسند 🚶🏼♀ ...
دیروز رفتم دانشگاه سابقم .
مدرک موقتم رو گرفتم و رفتم سمت ساختمون پشتی .
به نیمکتای بارون خورده و کثیف نگاه کردم ... یه زمانی اینجا مینشستیم و منتظر بودیم تا یکی یکی برسیم . کلاسا که تموم میشد از سلف میزدیم میرفتیم اونجا تا حراست بهمون گیر نده .
خیلی وقتا حتی نیمکتا خالی نبودن حالا انقدر تنها موندن که زنگ زدن ...
پنجره های کتابخونه باز بودن و مهم نبود دیگه صدایی توش بره .
ساختمون آزمایشگاه رو نگاه کردم شاید اون عمو حراستی رو ببینم ولی نبود .
حیاطی که یه زمانی جای سوزن انداختن نبود ، حالا رو به روم خالیِ خالی بود .
حاصل چهار سال زحمتم رو توی دستم گرفتم و نگاه کردم ... بغضم گرفت ... دلم تنگ شد ... این منصفانه نیست ... ما قرار بود تا ۴ سال اینجا بمونیم و درس بخونیم و برای تموم شدنش جشن بگیریم ...
من اونجا بزرگ شدم ، بالغ شدم ، یاد گرفتم ، گریه کردم ، خندیدم ...
تقریباً برای آخرین بار دانشگاهمو دیدم و ۲سال خاطره رو توی محوطه ی پشت ساختمون اداری ، روی همون نیمکت زنگ زده گذاشتم .
امون نمیدن! جمعه آخرین روز انتخاب واحد ، شنبه شروع کلاسا !
بهمن چرا تموم نمیشه؟
(๑`^´๑)
روز بعد از امتحان چجوریه؟
امروز هوا خنک و آفتابیه 🤩 ، هیچ نگرانی ای درباره ی امتحان ندارم و هیچی حالمُ نمیتونه بد کنه!
امروز میتونم به کارایی که دوست دارم برسم😌 .
آخرین امتحانمو بدم شهرُ به آتیش میکشم!
ヽ(#`Д´)ノ
نه مهمونی نه بیرون نه هیچی!
خسته شدممممم !
ヽ(#`Д´)ノ