⊹₊⭑ 🥥𝔄𝔩𝔬𝔥𝔬𝔪𝔬𝔯𝔞🐚⊹ ࣪ ˖
|
امروز روز خوبیه برای استراحت و خارج شدن از روتین .
یکم دیرتر بیدار شدم و موقع صبحونه مستر بین دیدم🧸 .
به صورتم ماسک قهوه زدم و دارم فکر میکنم چه ساعتی درس بخونم ...
امروز میتونم روسی بخونم . چطوره کلا آخر هفته ها مال روسی باشه؟ فکر کنم خوبه ...
خب امروز استاد گلم امتحانش رو کنسل کرد و بهمون عیدی داد😊.
قهوه آماده کردم تا lake house ببینم .
امتحانات خیلی محدودم کردن ... فردا آخریش رو ب امید خدا پاس میکنم و میرم سراغ کارای عقب مونده .
کلی کتاب روی میز پاتختی دارن خاک میخورن . از کمربند یوگا اونطور که باید استفاده نکردم .
وقتشه لباسای جدید رو از کمد دربیارم😎 .
بارندگی ها شروع شدن و دیگه واقعاً خداحافظ مانتو های خوشگل تابستونی 💔 .
کلاسای آنلاین یکی درمیون برگزار میشن و یه پروژه همین اول کاری بهمون دادن که نسبتاً زیاده و از فردا باید برای درسا برنامه بریزم ...
(چرا زنگ آیفون همسایه انقدر بلنده که من واضح میشنوم!؟به آمپلی فایر وصله حتماً!)
خلاصه که دخترا توی وضعی هستیم که نمیدونیم چی بپوشیم . حتی بهار هم انقدر خود درگیری نداره که پاییز داره!
آسمونِ لندن ، آب و هوای سیدنی . میگم سیدنی چون یکی از فالووینگام امروز رفته بود ساحل🥺 .
از هوای ناز اینجا نگم کهههه😍🤗💚 .
عصر با صدای بارون میخواستم بخوابم عوضش با صدای بارون خریدا رو شستم :) ...
قبلشم منو فرستادن پایین زیر بارون منتظر پیک بمونم:) ...
بخدا تک فرزندم😂💔 .
ممنونم از دعاهای قشنگتون گیله خوانهای عزیزم💚.
روزای قرنطینگی میگذرن ... نمیفهمم کی شب میشه کی فرداییش میاد ...
امروز به خودم اومدم و برای فردا به بعدم برنامه ریختم .
فعلا که روزام به دیدن keeping up with kardashians و بقیه فیلم ها گذشت ...
روز سخت و خسته کننده ای رو گذروندم.
از ۶ صبح بیدار بودم و درگیر درس و دانشگاه.
همسایه ها هر یکشنبه دوربیناشونو چک کنن حسابی از دستم سرگرم میشن:)) یه عدد فرفری ۱۵۵سانتی با کوله ی یه وری که طبق معمول دیرش شده میدوئه و به زمین و زمان بلند بلند بد و بیراه میگه و هی پشتشو چک میکنه که سگی تعقیبش نکرده باشه😂 و توی میکروفون هندزفریش داد میزنه که: مریمممم دیر میرسم😣.
وقتی به خیابون اصلی رسیدم، از بس خوابم میومد اشتباهی از ATM صد تومن برداشتم و جلوش ناله میزدم آخه من با اینا چیکار کنمممممم؟😩 بعد دیدم کارمند بانک داره باتعجب نگام میکنه، فوری رفتم یه بانک دیگه.😁
امتحانمو دادم و طبق معمول توی کلاس بعدی یکم خوابیدم و بعدش فعال شدم. 😈
بعد کلاسا اسنپ گرفتیم و رفتیم کافه و ناهار خوردیم و بقیه شو یادم نیس چون ۹۰درصد ذهنم خواب بود و تا همین الانم سردرد دارم.
تنها نکته ی لذتبخش امروز ماسک توت فرنگی ای بود که امروز خریدم و امتحانش کردم که معرکه بود. 😍
گیله خوان های دلبرم!ماسکای 7th heaven رو امتحان کنید.همشون عالین😍💆👌💚