⊹₊⭑ 🥥𝔄𝔩𝔬𝔥𝔬𝔪𝔬𝔯𝔞🐚⊹ ࣪ ˖
|
توی این یک ماه دارم دولینگو رو آتیش میزنم💪🏻🚀 .
این زبانی که دارم یاد میگیرم برای کار جدیدمه .
خیلی خوشحالم که امسال تابستون ، رنگ لیمویی ترند شده🥹🍋 . چه رنگ و رایحه ای بهتر از مرکبات🥹✨ .
امسال تابستون بوی Chanel, crystal bright میده 🎀 .
دی ماه ، ماه نبود که !
🎢 بود!
البته چون چنل دمدستی بود ، اونجا گاهی مینوشتم .
ولی الان خیلی فشار کاری از روم برداشته شده .
☁️ امروز بارونیه .
صبح زود بیدار شدم .
خونه رو مرتب کردم .
رفتم یه خرید اساسی کردم 🛒 .
به دوستم گفتم بیاد تا با هم ذرتمکزیکی درست کنیم 👩🏼🍳 .
کلاغ میخونه و دوسش دارم .
توت فرنگیایی که خریدم خیلی شیرینن🍓 ؛
تونستم بستنی پروتئینی شکلاتی پیدا کنم🤎 ؛
تازه دوستمم برام داره گل موردعلاقهامو میاره🪴 .
یه ظرف گمج گنده (پاتیل جادویی ما گیلکا) ، روی گازه .
فسنجون ایز لودیییینگ 📣🛎️ .
پاییز وقتی شروع میشه که اکتبر شده باشه😍✨🍂 .
سلام بر اکتبر نارنجی زیبا🍄🧡 .
دیگه بطور رسمی میشه لاکای تیره زد ، بوت پوشید ، هات چاکلت خورد و روی برگای زرد و نارنجی قدم زد .
نصف کارای ترسناک این هفته، انجام شد 🪭 .
اوه! امروز یه بارونی بارییید ☁️🫠 . پاییز اومده یه سر بزنه و بعداً باز بیاد 🕰️ .
دیروز شیرینی درست کردم و نوشیدنی گرفتم و با دوستم رفتیم ساحل . این روزا حالش رو به راه نبود و احتیاج داشت صحبت کنیم .
حرف زدیم ، روی ماسه ها نشسته بودیم و خیس شدیم و در آخر با لوازم آرایشش همو آرایش کردیم ✨🐚 .
دم غروب و موقع رفتن، مدیتیشن کردیم 🌅 .
-گیله دختر حالا که بارون میباره چیکار کنیم🍄؟
+معلومه! چای لاهیجان دم میکنیم و با کلوچه نارگیلی میقولیم 🩷☁️ .
چند شب پیش با دوستم رفتیم فروشگاه و برای pizza night 🍕 خرید کردیم و خیلی خوش گذشت . برای پیتزاها سس خونگی درست کردم ، روشم بیکن دودی و ژامبون هالوپینویی و ماتزارلای توپی🤌🏻🥲 .
قرار بود این آخر هفته با هم خونهش گَلِت آلبالو🍒 درست کنیم🥺 ولی از سمت من بخاطر برنامه های دیگه کنسل شد . گَلِت میخِم 🌚🥲 .
دیروز دلپذیر نبود . پر از چالش بود . امروز میدونم که بهتره ... (چون ناهار ماهی کولی سرخ شده و باقلاقاتق داریم🔋)
یه پیرهن مردونه از ″او″ کش رفتم ، یکی هم از بابام بگیرم ، کمد تابستونیم تکمیل میشه🫂🍭 .
این چند روز اخیر نتونستم به کارام برسم و هیچ meتایمی نداشتم🦖 .
قبلشم درگیر تغییر دکور اتاقم و خونه بودم .
قبلشم دانشگاه ایکبیری🦖 .
الان تا میتونم از تنهاییم استفاده میکنم . از دیدن همه ی چیزای کوچیک و قشنگ لذت میبرم💗 .
محیط کار و مطالعهام رو مرتب کردم .
ظرف میوه روی میزُ با میوه های قرمز پر کردم .
برای چایی توی این هوای ابری لیموترش🍋🟩 خریدم .
کتاب جدید گرفتم (۵صفحه ازش خوندم و چیزی نفهمیدم💅🏻)
برای یخچال استیکنوت آواکادویی🥑 گرفتم .
تازه! چند شبه موقع خواب بارون و رعدُ برق داریم ⛈️🌿 .
درگیر تولد خاله جون جون جونم بودم💅🏻🍓💘 . امروزم رفتیم قهوه گرفتیم . از دیشب حرف زدیم .
از وقتی دانشگاه تموم شد، درهای آرامش و برکت و خوشبختی به روی من وا شد💀 نو جوکینگ!!!
دیروز؟ دیروز یک کیلو گیلاس🍒 خوردم وقتی ″او″ وبینار داشتن💅🏻 . ( دل درد گرفتم🤸🏼♀️) .
امروز؟ با دوست جون جدیدام کلی خوش گذروندیم🥂💅🏻 . Oh I love being a woman !
روزا سریع میگذرن .
نمیفهمم چندمه یا چند شنبهس 🤷🏼♀️ .
آخر هفته با دوستم و شوهرش رفتیم بیرون از شهر، سمت غرب گیلان و روستا به روستا چرخیدیم و از بین کلی شالیزار رد شدیم🌾 . ساحل هم رفتیم ، پختیم ، برگشتیم .
شنبه، منُ سید سر یه موضوعی عصبی بودیم ، رفتیم با حرص و قیض آیستی خوردیم و نفرت پراکنی کردیم .
″او″ برگشت ولایتمون🌚💅🏻 و امروز با همیم .
فردا خونه ی خانوم کاپ کیک دعوتم و دوست جدیدامم میان🎀 .
دیگه ... همسایه ی خونه ویلایی برامون کلی آلوچه فرستاده😭🎀 . چقدر دلم برای سبک زندگی خونه ویلایی تنگ شده . ننگ بر آپارتمان 😭 .
این تعطیلات انقدر خیابون و ساختمون ساکت شده که اصلاً باورم نمیشه😶 .
و چقدر این هفته زود گذشت .
جمعه درحالی گذشت که من نشستم و دوستم موهامو اتو میکرد و با هم ویدیوی جدید ✨مریجین✨ رو میدیدیم💅🏻🍓 .
کاش میشد فیلمشو بذارم🫠 . یه بارون لطیفی میباره ... ☁️ درختا توی باد دارن میرقصن ... بارون عین موج مسیرش رو تغییر میده 🫧✨ .
چند روزه برای گنجشکها، پشت پنجره برنج میذارم و از اون موقع تا الان، همش پشت پنجرهمونن و آواز میخونن🐣 . وایب کارتون سفید برفی میده😂 .
نزدیکای ساعت ۴ ، اون آقای پستچی مهربونه بهم زنگ زد گفت آروم آروم بیا دم در 🐥 . از دور هم داشت میومد با ریتم بوق میزد😂🛵 .
از همکارش بستهامو گرفته بود و برام آورد 🫠 .